چگونه از امام غایب بهرهمند شویم
علامه طباطبایی در پاسخ به این پرسش که "چگونه میتوان از امام غایب بهرهمند شد؟" میفرماید امام معصوم وظیفه هدایتی خود را به دو گونه اعمال میکند: 1. هدایت به معنای ارائه طریق و 2. هدایت به معنای ایصال به مطلوب. امام برای اجرا و اعمال هدایت نوع اول نیاز به حضور فیزیکی در میان مردمان دارد؛ اما برای هدایت نوع دوم نیازی به حضور جسمانی و مراوده حضوری با مردم ندارد.
به تعبیر دیگر، باید دانست که وظیفه امام در بیان صوری معارف و راهنمائی ظاهری مردم خلاصه نمیشود؛ بلکه امام همانطور که وظیفه راهنمایی ظاهری مردم را به عهده دارد همچنان ولایت و رهبری باطنی اعمال را نیز بر عهده دارد و اوست که حیات معنوی مردم را تنظیم میکند. بدیهی است که حضور یا غیبت جسمانی امام در انجام وظیفه هدایتی نوع دوم تأثیری ندارد؛ زیرا امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد اگرچه از چشم جسمانی ایشان پنهان است. (محمد حسین طباطبایی، شیعه در اسلام، ص 152).
پاسخ دیگری که به این سؤال داده شده این است که همه ابعاد وجود امام لطف است. بنابراین، اصل وجود امام، صرفنظر از سایر ابعاد وجودیاش، لطف است؛ زیرا وجود امام به معنای وجود انسان کامل در نظام احسن الهی است و این چیزی است که مقتضای علم الهی و رحمت و کمال مطلق اوست. افزون بر این تصرّف امام نیز لطفی دیگر است، اعم از اینکه این تصرف ظاهری باشد یا باطنی و اعم از این که تصرف در جنّ باشد یا انس یا غیر اینها. حال اگر مانعی برای حضور و ظهور امام وجود داشته باشد این به لطف بودن امام در سایر ابعاد ضرری نمیزند. زیرا مانع ظهور، او را از یک یا چند بعد از ابعاد لطف وجودیاش بازداشته است و نه از همه آنها. (ر.ک: بدایة المعارف الالهیة، ج 2، ص 169 - 167).
یکی دیگر از فواید وجود امام این است که وجود امام و رهبریت معصوم دینی و اجتماعی، ولو در پس پرده غیبت باشد، برای سازماندهی اجتماعی جامعه مؤمنان منبع بیپایان انرژی و تحرک و استقامت است. امام صادق (ع) در پاسخ یکی از یارانش که گفت: "مردم چگونه از حجّت غایب پنهان بهرهمند شوند؟" فرمودند: "همانگونه که از خورشید در پشت ابر بهره میبرند". امام زمان خود نیز در نامهای وجود شریف خویش را در دوران غیبت به خورشید در پسِ ابر تشبیه کرده است. این تشبیه نشاندهنده آن است که نور وجود و هدایت و سایر کمالات و برکات به یمن خورشید وجود او به انسانها میرسد.
حالت انتظار، و اعتقاد به وجود غایبانه یک رهبری عادل، ظلمستیز و بینظیر، موجب پایداری و استقامت مؤمنان در امر دینداری و دوری از ظلم به دیگران و امثال آن میشود. زیرا هر کسی میداند که در حکومت مهدی، که به صورت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی ممکن است هرلحظهای برپا شود، حق مظلوم از ظالم ستانده میشود. بنابراین، انتظار فرج و وجود امام غایب، به منزله یک نیروی بازدارنده بسیار قوی است که میتواند تا حد بسیار زیادی از ارتکاب جرایم جلوگیری نماید. (هاشم العمیدی، ثامر، در انتظار ققنوس، ص 237).